نماهنگ|فرافکنی ها در آستانه انتخابات ۱۴۰۰/ از تحمیل FATF تا اجرای مرموزانه سند ۲۰۳۰ در بودجه
نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه شهرکرد: ما هرچه به انتخابات ۱۴۰۰ نزدیکتر میشویم منتظر فرافکن... ادامه متن
حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی نکونام نماینده ولی فقیه در استان و امامجمعه شهرکرد در دیدار عبدالرضا عابد قائممقام سازمان اوقاف و امور خیریه کشور با ایشان گفتند: دست به دست شدن جایگاهها و مسئولیتها و رفت و آمدها، امری مرسوم و طبیعی است و این مسئولیتها به هیچ کس وفا نکرده و برای هیچ کسی نیز ماندگار نشده است؛ اما آن چه که در این عرصه جای دغدغه و نگرانی است، آن است که وقتی افراد در این جایگاهها و موقعیتها قرار می گیرند، توفیق آن را داشته باشند که قدردان آن باشند و به درستی از آن بهره ببرند.
به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در چهارمحال و بختیاری و امامجمعه شهرکرد، امامجمعه شهرکرد افزودند: تنها چیزی که از دوران مسئولیت برای انسان ماندگار میشود، بهرهمندی صحیح از این فرصت و جایگاه در جهت کسب رضای خدای متعال و رو سفید شدن در محضر اوست به گونهای که انسان بتواند از این فرصتی که در اختیار او قرار داده شده ذخیرهای برای آخرت خود فراهم کند.
نماینده ولی فقیه در استان با تأکید بر اینکه بکوشید در دوران مسئولیت تنها نزد خدای متعال جایگاه کسب کنید تصریح کرد: اگر این شد به یقیین خدای متعال نیز غبارزدایی خواهد کرد و پردهها را در این دنیا کنار خواهد زد و اگر مصلحت نیز اقتضاء نکرد که پردهها در این دنیا کنار برود به طور قطع، در آخرت پردهها کنار خواهد رفت و چهره واقعی و همان نمرهای که انسان نزد خدا دارد بر همگان مشخص خواهد شد.
حجت الاسلام و المسلمین نکونام در ادامه مسئولیت اوقاف و امور خیریه را مسئولیتی بسیار سنگین خواند و اظهارکرد: همه مسئولیتها در نظام اسلامی به دلیل آن که امانت و بار سنگینی را اسلام عزیز به دوش ما میگذارد، سنگین هستند اما مسئولیتها در اوقاف و امور خیریه از جهات عدیده قبل توجه است؛ چرا که برخی امانتها را ممکن است تنها خدای متعال به ما سپرده باشد اما اوقاف و امورخیریه از آن نمونه امانتهایی است که هم خدا و هم واقفان به انسان سپردهاند و از او مطالبه میکنند.
امامجمعه شهرکرد ادامه دادند: به یقیین تولیت موقوفات، عمل شایسته به نیت واقف و رعایت حق موقوفات، پاسخگویی خیلی سنگین و آمادگی فوق العاده میخواهد بر همین اساس برنامهریزی، درایت، تدبیر، عقلانیت و در کنار آن اخلاص، متکی نبودن به خود و واگذار کردن خود به خدا و از ظرفیتهای فراوانی که خدای متعال عطا کرده به درستی استفاده کردند و آنها را در مَرعا و مَنظر قرار دادن از ضرورتها و نیازهای اساسی است تا انسان بتوان به خوبی حق این امانت سنگین را ادا کند.
حجت الاسلام و المسلمین نکونام با اشاره به مطالبات بسیار زیاد و نگاه ویژه و قداست گونه مردم به اوقاف و امور خیریه تصریح کرد: از آن جایی که وقف منتسب به خدای متعال است، مردم همان نگاه قداستگونهای که به مساجد، اماکن مذهبی و زیارت گاهها دارند همان نگاه قداستگونه را به این اداره و عواملی که در آن کار می کنند، دارند بنابراین باید این نگاه حفظ شود.
رییس شورای فرهنگ عمومی استان با تأکید بر اینکه این نگاه قداستگونه در مردم باید مدنظر باشد و نباید مخدوش و یا کمرنگ شود تأکید کرد: باید این نگاه، اعتقاد و باور برای همیشه در مردم حاکم باشد که در اوقاف و امور خیریه واقعا سالم و دقیق عمل می شود و حق موقوفه و واقف به درستی رعایت و عمل میشود.
حجت الاسلام و المسلمین نکونام با بیان اینکه متاسفانه این نگاه و اعتقاد در دوران رژیم طاغوت و بعد از آن، مقداری آسیب دیده است افزود: انتظار است بعد از گذشت ۳۶ از انقلاب اسلامی، این نگاه تقویت شود تا ما دیگر کسی را نداشته باشیم که احیاناً وقفی را داشته باشد و آن را با آسودگی خاطر به اوقاف و امور خیریه نسپارند.
نماینده ولی فقیه در استان ادامه داد: باید نگاهی در جامعه به وجود آید که هر کس که میخواهد چیزی را وقف کند، برای اینکه وقفش برای همیشه ماندگار شود، اولین جایگاه مورد اطمینان و اعتماد را به معنای واقعی کلمه، اوقاف و امورخیریه بداند.
امامجمعه شهرکرد تقویت نگاه قداستگونه و جلب اطمینان و اعتماد مردمی به معنای واقعی کلمه به اوقاف را در گرو عملکرد مسئولان این سازمان دانست و تصریح کرد: هر چند در تبلیغات نسبت به این مسائل تکیه میشود، اما به اعتقاد بنده هنوز برای این که یک نگاه قداستگونه به اوقاف و امورخیریه در جامعه به وجود بیاید، کار، تمرکز و برنامهریزی جدی صورت نگرفته است که حتماً باید در سیاستگذاریها نسبت به این معنا توجه جدی صورت گیرد.
حجت الاسلام و المسلمین نکونام در ادامه بر لزوم احیاء حق موقوفههایی که به اشکال مختلف حق آنها ضایع شده است تأکید کرد و گفت: یکی از اقدامات اساسی احیای نیت خیر واقفین است که این خدمت بزرگ به عهده اوقاف و امور خیریه است و تحقق آن به یقیین موجب رضایت خداوند متعال می شود؛ بنابراین بکوشید هم نگاه مردم را به این امر اصلاح و تقویت کنید و هم دِین بزرگی را که در این رابطه بر عهده دارید، ادا کنید.
نماینده ولی فقیه در استان همچنین از زحمات و تلاشهای حجت الاسلام والمسلمین غلامیان مدیر کل سابق اوقاف و امورخیریه استان تشکر و قدردانی کردند و آرزوی توفیق و موفقیت برای حجت الاسلام والمسلمین عزیزی مدیر کل جدید اوقاف و امورخیریه استان کردند.
روزه نوعی تمرین تهذیب، تزکیه نفس و راهی مناسب برای تحقق تسلط انسان بر نفس خویش و مبارزه با هوس های نفسانی است و عاملی مؤثر در تحقق بخشیدن به مهم ترین هدف و فلسفه حیاتی انسان، یعنی کمال و قرب الهی است.
روزه در دو بُعد فردی و اجتماعی، افزون بر ثمرات جسمی، آثار تربیتی مانند: تقویت صبر، آخرت گرایی، قدرت بر کنترل شهوت، شکوفایی حسّ همدردی با فقرا و کم شدن شکاف طبقاتی و … را به همراه دارد. امام صادق (علیه السلام) یکی از آثار روزه را این گونه بیان فرمودند: روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و غنی مساوات برقرار گردد، و این به جهت آن است که غنی طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند؛ چراکه اغنیا معمولاً هر چه را بخواهند برای آنها فراهم است، خدا می خواهد میان بندگان مساوات باشد، و طعم گرسنگی و درد و رنج را به اغنیا بچشاند تا آنان به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند.
خداوند با تشریع روزه فرصتی مناسب را در بیشتر روزهای سال به ویژه در ماه مبارک رمضان در اختیار انسان قرار داده تا او استعداد بالقوه اش را در راه رسیدن به قرب الهی به فعلیت رسانده، به مقام خلیفه اللهی خویش نزدیک گردد. چه اینکه روزه هر چه آثار و فوائد بدنی و اخلاقی و اجتماعی دارد، در مسیر تقوا است، همان گونه که قرآن کریم می فرماید: «اى افرادى که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شده، همان گونه که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شد، تا پرهیزکار شوید».
گرچه اصل روزه در جسم و روان انسان مؤثر است، از این رو روزه یکی از نعمت های فراگیر و از مصادیق رحمت عامه خداوند بوده و همه مردم از آن می توانند بهره مند شوند، ولی اگر این عمل عبادی، با ویژگی های روحی و صفات کمالی و فضائل اخلاقی همراه گردد، قطعاً، آثار روزه در به کمال رسانی نفس انسانی بسیار مؤثر خواهد بود؛ از این رو روزه یک فرد عادی با کسی که مراحل تقوا و کمال انسانی را طی نموده، و متخلق به اخلاق الهی شده، متفاوت است. روزه در دو بعد فردی و اجتماعی، افزون بر ثمرات جسمی، آثار و فایده های تربیتی و سازندگی بسیاری دارد. در این جا به برخی از آنها به گونه اختصار پرداخته می شود:
آثار فردی روزه
۱٫ تقویت پایداری و صبر: صبر یکی از فضیلت های اخلاقی و انسانی است که بر تحصیل آن بسیار تأکید شده است؛ زیرا شخص سالک به سوی قرب الهی در حرکت است و با داشتن این صفت نیکو است که می تواند با نشیب و فرازها، مشکلات، مصیبت ها و مانند آن دست و پنجه نرم کند و به مقصود خود نایل آید.
یکی از راه های رسیدن به این توانایی نفسانی و فضیلت انسانی، روزه داری است؛ بر اساس روایاتی که از معصومان به ما رسید. کلمه «صبر» در آیه مبارکه «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ»، به روزه تفسیر شده است.
و نیز پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) ماه مبارک رمضان را ماه صبر دانسته و می فرماید: «ای مردم! به درستی که ماهی بر شما سایه افکنده است که در آن شبی است بهتر از هزار شب، و آن ماه رمضان است، خداوند روزه گرفتن در آن را واجب نمود… و آن ماه صبر است».
در حقیقت یکی از مهم ترین آثار روزه همین اثر روحانی و معنوی صبر در روح و جان روزه دار است؛ زیرا روزه با فراهم نمودن محدودیت های موقت در برابر گرسنگی و تشنگی و دیگر موارد، به او توان پایداری، شکیبایی و توان مبارزه با حوادث سخت در زمان های ممتدّ می بخشد و چون غرائز سرکش را کنترل می کند بر قلب انسان نور و صفا می پاشد.
۲٫ آرامش و نشاط: روزه به ویژه روزه ماه مبارک رمضان، از دو جهت مایه آرامش برای روزه دار است و شخص روزه دار را از نگرانی ها و اضطراب ها به دور نگه می دارد؛ یکی از آن جهت که، انسان را به مرحله صبر می رساند و انسان صابر را، مسلط بر نفس و پیرو عقل و تسلیم خدا می سازد و کسی که چنین باشد دارای نفسی آرام و مطمئن خواهد بود؛ زیرا حقیقت و معنای صبر ملازم با سکون و آرامش نفس است و در واقع صابر کسی است که به زودی تحت تأثیر حوادث واقع نگردد و بادهای مخالف او را تکان ندهد و وی را مضطرب نگرداند.
از سوی دیگر روزه نوعی یاد و ذکر عملی خداوند است و مسلّم است که یاد و ذکر الهی مایه آرامش دل ها است، همان گونه که قرآن کریم می فرماید: «آنها کسانى هستند که ایمان آورده اند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش می یابد».
به علاوه، آرامشی که نصیب روزه دار می شود می تواند ناشی از لذتی باشد که هنگام انجام فریضه روزه، به ویژه هنگام افطار از آن بهره مند می شود؛ از این رو امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «برای روزه دار دو شادمانی وجود دارد؛ شادمانی هنگام افطار و شادمانی دیگر هنگام ملاقات با خداوند عز و جل». نیز پیامبر (صلی الله علیه واله) در یکی از سفارش هایشان به امیرالمئومنین (علیه السلام) فرمودند: «اى على! مؤمن در دنیا در سه وقت خوشحال مىگردد: هنگام ملاقات با برادران، هنگام افطار در ماه رمضان، و هنگام نماز در آخر شب».
۳٫ آخرت گرایی: یکی دیگر از آثار فردی روزه این است که آدمی را در مسیر آخرت گرایی قرار می دهد؛ زیرا انسان روزه دار با گرسنگی و تشنگی خود، به یاد گرسنگی و تشنگی روز قیامت می افتد و تصمیم می گیرد برای آن روز واپسین، توشه ای آماده سازد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) در خطبه شعبانیه می فرماید: «با گرسنگی و تشنگی تان [در روزه رمضان] به یاد گرسنگی و تشنگی روز قیامت باشید». نیز در حدیث دیگری از آن حضرت می خوانیم: «بهشت دری دارد به نام ریان (سیراب شده) که تنها روزه داران از آن وارد می شوند». مرحوم صدوق در شرح این حدیث می نویسد: انتخاب این نام برای این در بهشت به جهت آن است که بیشترین زحمت روزه دار از ناحیه عطش است، هنگامی که روزه داران از این در وارد می شوند چنان سیراب می گردند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد.
۴٫ قدرت بر کنترل شهوت ها: از مهم ترین زمینه های دوری از رحمت الهی و محرومیت از الطاف بی کران خداوند، گرفتار شدن انسان در دام خواسته های نفسانی و شهوت ها به ویژه شهوت جنسی است. در آموزه های دینی دستورالعمل های بسیاری برای کنترل و جهت دهی به آن شهوت ها و تعدیل در غرائز بیان شده که یکی از آن راه کارها، روزه داری است؛ زیرا روزه نوعی ریاضت طبیعی و معقول است که اگر به گونه منظم و مرتب تکرار شود، به تدریج نیروی خویشتن داری از گناهان را در انسان تقویت می کند و او را بر اراده خود مسلّط می نماید، و در این جا است که شخص روزه دار در برابر هر گناهی عنان اختیار از کف نمی دهد، و در تقرب به خدای سبحان دچار سستی نمی گردد، و از گناهان دوری می کند. همان گونه که قرآن کریم با جمله: «لعلّکم تتّقون»، به این مسئله اشاره می فرماید.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) می فرماید: «ای جوانان! هر کس از شما که از وضعیت زندگانى خوبى برخوردار باشد، ازدواج کند؛ زیرا ازدواج، برای حفظ چشم و فرج، بهتر است و هرکس توانایی مالی برای ازدواج ندارد، روزه بگیرد؛ زیرا روزه برای او کاهش دهنده شهوت است».
۵٫ عامل تقویت اخلاص: امیرالمومنین (علیه السلام) هنگامی که فلسفه عبادات را بیان می کند درباره روزه چنین می فرماید: «خداوند روزه را برای آزمودن و آموزش اخلاص واجب نمود». حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در این باره می فرماید: «خدا روزه را برای تثبیت اخلاص واجب نمود». بنابراین روزه برای ایجاد، پرورش و رشد اخلاص در انسان مؤثّر است؛ زیرا روزه با توجه به این که کفّ و خودداری است، یگانه عبادت مخفی است و تا خود شخص آن را بیان نکند کسی جز خداوند از آن آگاهی پیدا نمی کند.
آثار اجتماعی روزه
برخی از آثار اجتماعی روزه داری عبارت است از:
الف. شکوفایی حسّ همدردی با فقرا و کم شدن شکاف طبقاتی: روزه حسّ همدردی و همسویی با قشر مستضعف را در انسان بیدار می کند. روزه دار با گرسنگی و تشنگی موقتی خود، عاطفه اش شکوفا شده و موقعیت گرسنگان و مستمندان را بهتر درک می کند و مسیری در زندگی او باز می شود که حقوق زیردستان را ضایع نکرده و از دردهای محرومان غافل نباشد. گرچه ممکن است افراد متمکن و ثروتمند را با توصیف حال گرسنگان و محرومان، متوجه حال آنان ساخت، ولی اگر این مسئله جنبه حسی و عینی به خود بگیرد بهتر اثربخش است. در حدیث معروفی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که «هشام بن حکم» از علت تشریع روزه پرسید، امام (علیه السلام) فرمود: «روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و غنی مساوات برقرار گردد، و این به جهت آن است که غنی طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند، چرا که اغنیا معمولاً هر چه را بخواهند برای آنها فراهم است، خدا می خواهد میان بندگان مساوات باشد، و طعم گرسنگی و درد و رنج را به اغنیا بچشاند تا آنان به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند».
ب. حسن معاشرت: روزه داری زمینه پردازش به امور معنوی در انسان را فراهم کرده و عاملی است برای این که او را از ناهنجاری های اجتماعی دور و در مسیر تقوای اجتماعی و حسن معاشرت با هم نوعان خود قرار می دهد. البته این اثرگذاری از ناحیه ماه مبارک رمضان که نوع مردم در آن روزه هستند و شامل برنامه های ویژه ای همچون استحباب افطاری دادن و مانند آن است، جلوه بیشتری خواهد داشت.
ج. ایجاد فضای معنوی در جامعه و کاهش آسیب های اجتماعی: روزه، روحیه تقوا و خویشتن داری انسان را ایجاد و آن را به مرور زمان افزایش می دهد و در تربیت روحی تک تک افراد جامعه تأثیر مستقیم دارد؛ زیرا بیشتر گناهان فردی و اجتماعی، از دو ریشه غضب و شهوت سرچشمه مىگیرند و روزه، جلوى تندى هاى این دو غریزه را مىگیرد. لذا سبب کاهش فساد در جامعه و افزایش تقوا می شود.
بخش سوم: پرهیز از افراط و تفریط در دستورهای معنوی ماه رمضان
ماه رمضان، ماه دمیدن شور عبادت و شوق بنگی و ذوق دعا و نیایش است. بدیهی است که این فضای روحانی و حال و هوای ملکوتی، روزه داران را به وجد می آورد و آنها را آماده انجام عبادت های پر شور، کاستن از خواب و مجاهده و ریاضت می سازد، اما باید مراقب بود در این باره از جاده اعتدال بیرون نرفت و دامن میانه روی در انجام دستورهای معنوی ماه رمضان را از کف ننهاد؛ زیرا معمولاً این جوشش شوق و شور در این ماه ملکوتی، زمینه را برای زیاده روی در عبادت و ناموزونی در انجام اعمال مستحب فراهم می آورد، و برون رفت از اعتدال در ریاضت و مجاهده و سیر و سلوک و انجام کارهای مستحب نیز چه بسا پی آمدهای زیان باری در پی داشته است و به دلیل خستگی و طاقت فرسا بودن، ناگهان به دل سردی و بی میلی و روی بر گردانیدن از عبادت بینجامد.
امام خمینی (رحمه الله) در این باره چنین هشدار می دهد:
از احادیثی که درباره میانه روی در عبادت و پرداختن به آن، در حال نشاط و وانهادن آن در حال کسالت و بی میلی آمده است، استفاده می شود که یکی از امور مهم در مسئله ریاضت و عبادت خداوند، موضوع «مراعات» است؛ و معنای آن، این است که انسان سالک و کسی که ذوق و شور عبادت و مجاهده را دارد، مراعات حال خود را بکند و با رفق و مدارا با نَفس، رفتار نماید، و پیش از طاقت و حالت خود، بر خود تحمیل نکند؛ خصوصاً برای جوان ها و تازه کارها، که اگر آنها با رفق و مدارا با نفس، رفتار نکنند، چه بسا گرفتار خطر عظیمی شوند که نتوانند آن را جبران کنند؛ و آن خطر، آن است که گاهی نفس انسان به واسطه سخت گیری فوق العاده و عنان گیری بی اندازه، عنان گسیخته شود و زمام اختیار انسان را از دست او بگیرد، و موجب شود که شخص، چنان در پرتگاه افتد که هرگز روی نجات را نبیند. (۱)
از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «به راستی این دین، محکم است. به آرامی در آن درآیید و عبادت خدا را به بنده های خدا به زور تحمیل نکنید تا چون سواری باشد که نه سفر را به انجام می رساند و نه پشت سالمی برای مرکوب خود باقی می گذارد.» (۲)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «عبادت پروردگار را بر نَفس خود، مبغوض نکنید.» یعنی تا شوق و رغبت دارید، به عبادت بپردازید و چون کسل شوید، دست از آن بدارید، تا رانده و مانده از آن نشوید. (۳)
همچنین از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «من جوان بودم و در عبادت، تلاش و جدّیت فراوان می نمودم. پدرم به من فرمود: پسر جانم، کمتر از این عمل کن [و این قدر خود را در عبادات، به زحمت مینداز]، چرا که خداوند چون بنده ای را دوست دارد، به اندکی از او نیز راضی می شود». (۴)
بخش چهارم: مدیریت معنوی در ماه مبارک رمضان
شرط اصلی موفقیت در هر کاری، مدیریت درست آن کار است و شرط اصلی برخورداری از فیض های متراکم ماه مبارک رمضان، مدیریت درون خویشتن و تنظیم گیرنده های روحی خویش برای دریافت امواج ربانی و فیض های قدسی است. در حقیقت، کسی که در این ماه، هم از خویشتن و اعضا و جوارح خویش مراقبه به عمل می آورد، و همواره به محاسبه عملکرد خویش در این ماه می پردازد، توفیق یافته است که از خویشتن، مدیریت معنوی کند و دریچه های فیض را در این ماه به روی خویش بگشاید.
آیت الله ملکی تبریزی، درباره مدیریت معنوی خویش در این ماه می فرماید: «یکی از امور مهم در این ماه مبارک آن است که نفس خود را در مقام محاسبه برآورد، همان گونه که شریکی، شریک خود را آخر عمل، به حساب دعوت می کند؛ و سرمایه خود را که عمر او، ایمان او، و برکات ماه رمضان و انوار آن است ملاحظه کند و ببیند که آیا بر ایمانش به خداوند و رسول او و کتاب او و روز واپسین، افزوده شد یا خیر و اینکه آیا در اخلاق او تغییر و پیشرفتی حاصل شده است یا نه؛ و آیا برای او بیم و امید؛ صبر؛ زهد؛ فکری که او را با خدا مأنوس سازد؛ و معرفتی که او را به محبت پروردگار و رضا و تسلیم در برابر او و توکل بر او برساند، حاصل شده است یا خیر؛ و اینکه آیا به نور معرفت در مشاهده امور غیبی و دل کندن از جاذبه های دنیا، دست یافته است یا نه. و خلاصه آنکه آیا ماه رمضان به طور کلی، در او تأثیر گذاشته است، یا اینکه همچنان به همان حالت پیشین باقی است؟ و نیز در افعال خود و حرکات جوارح خود حساب کند و ببیند که آیا به حال خود مانده اند یا در مراقبت احکام خدای تعالی افزایش یافته اند؟ به ویژه نسبت به زبانش درباره دروغ گویی و غیبت و افترا و تعرض به آبروی مؤمنان و دشنام و آزار دیگران، دقت نماید و ببیند که اگر همه آنها به حالت قبلی خود باقی است، پس بداند که در این ماه بزرگ و با برکت، نتوانست بر خود مدیریت کند و اینکه نورانیت ماه رمضان نتوانست بر تیرگی های اخلاق و رفتار ناپسند او غلبه کند؛ و الا ممکن نیست که انوار ماه رمضان و شبهای قدر و آن همه دعاهای جلیل، در روشن کردن دل و پاک ساختن آن از پلیدی ها، بی تأثیر باشد، و قلبی که از ماه مبارک رمضان، کسب نور کرد، از او شر و امور ناپسند، تراوش نمی کند و شخص روزه دار باید بداند که سخت ترین مصیبت ها و بزرگ ترین خطرها آن است که ماه رمضان بگذرد، و او آمرزیده نشود؛ پس باید در اصلاح خود بکوشد و از خدای تعالی، استمداد نماید و به رحمت او پناهنده شود، تا به او توفیق خودسازی و تحول معنوی در این ماه، عطا فرماید». (۵)
بخش پنجم: وداع با ماه مبارک رمضان و پیام آن
یکی از کارهای مستحب در شب آخر ماه مبارک رمضان، وداع و خداحافظی با این ماه شریف است. دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه، به وداع با ماه مبارک رمضان اختصاص یافته است. در بخشی از این وداع جان سوز آمده است:
السلام علیکَ غیرَ مودِّعٍ برماً، و لا متروکٍ صیامُهُ ساماً. السلام علیکَ مَنَ مطلوبٍ قبلَ وقتِهِ و محزونٍ علیهِ قبل فوتِهِ
سلام بر تو که وداع با تو از روی دلتنگی نیست و ترک روزه تو به جهت خستگی و ملال نمی باشد. سلام بر تو که قبل از فرا رسیدنت، مورد طلب ما هستی، و پیش از فوتت، مورد حزن و اندوه ما.
پیام اصلی وداع با ماه رمضان، برخوردار بودن این زمان یک ماهه از ملکوت، حیات مندی و شعور است، به گونه ای که همانند دعای یاد شده، می توان او را مورد خطاب قرار داد و با او سخن گفت. آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی در این باره دعاها و مناجات هایی با ماه عظیم خدا وارد گشته است که بسیار زیبا و دارای مضامین دلنشین است و اگر بر تو مشکل باشد که با «زمان» مانند یک جاندار دارای شعور و کسی که یک ماه همنشین تو بوده، وداع کنی، پس به پاسخی که سید بن طاووس در کتاب اقبال خود آورده است گوش بده. ایشان در این باره می گویند: بدان که زمان و مکان و دیگر اشیا، هر چند به صورت ظاهر دارای شعور و ادراک نیستند ولی همه آنها در عوالم عالیه و بالا دارای حیات و شعور و دارای نطق و بیان می باشند، و حتی حب و بغض دارند چنان که این مطلب از بسیاری از اخبار وارده در احوال عالم برزخ و قیامت و نیز از مکاشفات صاحبان کشف و شهود استفاده می گردد – پس هر چه در این عالم یافت می شود، در عوالم دیگری که در وجود، جلوتر از این عالم است، دارای وجود هستند، و برای موجودات در هر عالم، صورت ها و احکام مخصوص با آن عالم است، که با صور و احکام موجود در غیر آن عالم، اختلاف دارد، و از احکام بعضی از عوالم بالا آن است که هر چه در آن یافت می شود دارای حیات و شعور است … و از این قسم است زمان، که در بعضی عوالم، زنده و دارای شعور است؛ بنابراین می توان با آن خداحافظی کرد و او را طرف خطاب قرار داد. و از اینجاست که با ماه رمضان وداع می کنیم و با او سخن می گوییم؛ چرا که زنده و دارای شعور است و وداع و خطاب ما را می شنود. چیزی که اهمیت دارد این است که وداع با ماه رمضان، درست و از روی صداقت نباشد، مگر برای آن کس که این ماه را با شوق و محبت در بر گرفته باشد، نه از روی تکلف و کراهت و همچنین این وداع، صورت درستی نمی یابد با کسی که مخالف مقتضای این ماه رفتار نموده است؛ چرا که مخالف در حقیقت، مصاحب و هم نشین نیست تا با رفیق خود خداحافظی کند.
به هر حال و در حقیقت، وداع را شرط این است که وداع کننده از فراق وداع شونده، اندوهگین و محزون باشد و برای فراق او محزون نخواهد بود، مگر اینکه آن رفیق و مصاحب را دوست بدارد و او را دوست نخواهد داشت، مگر اینکه با او مخالفت نکند، بلکه مراقب او باشد و در آنچه محبوب او و مراد اوست، مطیع و فرمانبر او باشد.
بنابراین، اگر تو از ماه رمضان خشنود باشی و از روزه و عبادت آن راضی بوده و آن را دوست بداری، به ناچار از فرقت و دور شدن آن، محزون خواهی شد، و رفتن آن برای تو گران و دشوار خواهد گشت …باری اگر تو به حرمت ماه رمضان و به قدر و منزلت آن در نزد خدا و به فضل و نعمتش بر تو عارف باشی و مقدار نیکی رفتارش با تو و معامله کریمانه اش را با خودت بشناسی و بدانی که اگر چنین مهمان شریفی به خانه تو درآید و با آمدن او مقام تو گرامی شود و سود تو افزون گردد، و موجب نجات تو از دوزخ و سبب درآمدن تو به اعلی علیین شود، از فراق او وحشت زده و افسرده خواهی شد و وداع تو با او وداعی جانسوز خواهد بود و البته ماه رمضان هم به همان گونه که تو با او وداع کرده ای، با تو وداع خواهد نمود بلکه افزون تر و در فراق تو بیشتر از آنچه تو ظاهر ساخته ای، از او ظاهر خواهد شد؛ چرا که عنایت، از سوی مقام عالی، تمام تر و کامل تر از مقام مادون می باشد. و بر توست که اگر گاهی بر خلاف اقتضای این ماه شریف عمل نمودی، در آخرین شب این ماه، در مقام جبران بر آیی و با پوزش صادقانه و اظهار توبه و پشیمانی واقعی که از ژرفای لب باشد نه از لقلقه زبان، او را از خود راضی و خشنود گردانی؛ زیرا او مهمان کریمی است که اکرام الاکرمین به سوی تو فرستاده است تا به تو سود برساند، نه اینکه تو را زیان بخشد، و لذا با اندک عذرخواهی و مختصر توجه در عذرخواهی، از تو راضی خواهد شد.» (۶)
برگ تحویل می کند رمضان
بار تودیع (۷) بر دل اخوان
یار نادیده سیر، زود برفت
دیر ننشست نازنین مهمان
ماه فرخنده، روی بر پیچید
و علیک السلام یا رمضان
الوداع ای زمان طاعت و خیر
مجلس ذکر و محفل قرآن
مهر فرمان ایزدی بر لب
نفس در بند و دیو در زندان
تا دگر روزه با جهان آید
بس بگردد به گونه گونه جهان
بلبلی زار زار می نالید
بر فراق بهار، وقت خزان
گفتم انده مبر که باز آید
روز نوروز و لاله و ریحان
گفت ترسم بقا وفا نکند
ورنه هر سال، گل دهد بستان
روزه بسیار و عید خواهد بود
تیر ماه و بهار و تابستان
تا که در منزل حیات بود
سال دیگر، که در غریبستان
خاک چندان از آدمی بخورد
که شود خاک و آدمی یکسان
مردم از روزگار ما جزویست
که گذر می کند چو برق یمان
کوه اگر جزو جزو بر گیرند
متلاشی شود به دور زمان
یا رب آن دم که دم فرو بندد
ملک الموت واقف شیطان
کار جان، پیش اهل دل سهل است
تو نگه دار جوهر ایمان (۸)
بخش دوم: نگاهی به دلایل تأثیرگذاری ماه مبارک رمضان
ماه مبارک رمضان، اثرگذارترین ماه در زندگی انسان هاست. این ماه می تواند همه زنگارها را از دل انسان روزه دار بزداید؛ همه ویژگی های ناشایست را از پیرامون قلب شخص بپیراید و او را از مقربان آستان پروردگار قرار دهد. اگر شخص روزه دار، قدر لحظه های این ماه را بداند و تکالیف و وظایف خویش در این ماه را به درستی انجام دهد، می تواند از انسانی مادی و زمینی، به انسانی معنوی و ملکوتی تبدیل و وجود او آیینه تمام نمای جمال پروردگار شود. در حقیقت، دلایل اثرگذاری ماه مبارک رمضان را می توان چنین بر شمرد:
۱٫گرسنگی
بر روزه دار واجب است که از اذان صبح تا اذان مغرب، از خوردن پرهیز کند و در همه این ساعات در گرسنگی به سر ببرد و در حقیقت باید یکی از عوامل اثرگذاری ماه مبارک رمضان را در گرسنگی چند ساعته روزه دار در این ماه دانست؛ زیرا گرسنگی و گاهی معده را از غذا خالی داشتن، افزون بر آنکه بر سلامتی جسمانی انسان تأثیر فراوانی دارد و او را در برابر بیماری های فراوانی، ایمن می دارد، نقش فراوانی در تعالی روحی؛ رشد معنوی؛ توفیق در سیر و سلوک روحی و پیروزی در مبارزه با نفس اماره و نیز در زدودن پرده های ظلمانی از برابر قلب آدمی دارد. حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «نِعمَ العَون علی اَشَرِ النفسِ و کسرِ عادَتِها التجوَع؛ گرسنگی، چه کمک خوبی است برای دفع بد مستی نفس [اماره] و شکستن عادت [نابجای] آن.» (۱) آن حضرت در حدیثی دیگر می فرماید: «نعم عون الورع التجوع؛ چه کمک خوبی است از برای پرهیزکاری، خود را گرسنه نگه داشتن». (۲)
عین القضاه همدانی می نویسد:
«عیسی مسیح (علیه السلام)، حواریان را گفت: «شکم تان را گرسنه نگه دارید، باشد که با چشم قلبتان پروردگارتان را ببینید.» و اینکه شنیده ای که در رمضان شیاطین بسته باشند، همین است که همه گرسنه باشند». (۳)
شهاب الدین سهروردی نیز می نویسد:
«بنای ریاضت بر گرسنگی است و همچنان که اگر کسی خواهد که خانه ای سازد و بنیادخانه نیفکنده باشد، خانه نتوان ساختن، همچنین اگر کسی خواهد که مجاهده و سیر و سلوک کند و گرسنگی نکشد، هیچ حاصل نشود و هر آفتی که پیدا شود از سیری و پر خوردن باشد و حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «گذرگاه های شیطان را با گرسنگی، تنگ گردان.» و حق تعالی در حق جماعتی [و در وصف شکم پارگی و شکم پرستی آنان] فرمود: «ذَرهم یاکلوا و یتمتعوا و یُلهِهمُ الامل فسوف یعلمونَ؛ بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو[ها] سرگرمشان کند، پس به زودی خواهند دانست.» (حجر: ۳) و از جمله صفات حق تعالی، آن است که هرگز نخورد و بخوراند؛ چنانچه قرآن کریم فرموده است: «وَ هُوَ یطعمُ و لا یطعمُ؛ و اوست که خوراک می دهد و خوراک داده نمی شود». (انعام: ۱۴) و جنید بغدادی (رحمه الله) گفته است: «الجوع الطعامُ الله فی ارضه: گرسنگی، طعام خدا در زمین اوست.» و نیز چندان که کمتر خورند، کمتر بخوابند و در این صفت نیز به پروردگار خویش نزدیک شوند، چنانچه فرمود: «لا تَاخُذهُ سنهٌ و لا نومٌ؛ نه خوابی سبک او را را گیرد و نه خوابی گران». (بقره: ۲۵۵). (۴)
بر اساس حدیثی از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) «شیطان ها در این ماه [مبارک رمضان] به بند کشیده شده اند. از خداوند بخواهید که آنها را دیگر بر شما مسلط نگرداند». (۵)
با توجه به این روایت نبوی، باید یکی از عوامل اثرگذار بودن ماه مبارک رمضان را در «به بند کشیده شدن شیطان ها» در این ماه جویا شد. بدیهی است که شیاطین، دشمنان شماره یک انسان ها هستند و آشکار است که نبرد با دشمنی که در بند است و چندان توان مبارزه ندارد، بسی آسان تر از جهاد با دشمنی است که کاملاً آزاد و رها از هرگونه بند و زنجیر است.
بی گمان، ماه رمضان بر دست و پای شیطان ها بند می نهد و در پی آن، مبارزه روزه داران با شیاطین را آسان می کند و موجب می شود شخص نسبت به پیروزی خویش در نبرد با شیاطین، اطمینان حاصل کند. از این رهگذر، ماه مبارک رمضان، یکی از عوامل اثرگذاری خویش بر روزه داران را وام دار، غل و زنجیر نهادن بر دست و پای شیطان هاست.
یکی از عوامل اثرگذاری ماه مبارک رمضان بر دل و جان روزه داران این است که در این ماه، نفس های روزه دار، به تسبیح تبدیل، و خواب او عبادت و پاداش عبادت او چند برابر می شود. در حدیثی از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می خوانیم: «اَنفاسُکُم فیهِ تسبیحٌ و نومُکُم فیه عبادهٌ … من ادی فیهِ فرضاً کان لهُ ثوابُ من اَدًی سیعینَ فریضَهً فیما سواهُ من الشهودِ و من ثلا فیه آیه من القرآن کان لهُ مثل اجر من ختم القرآن فی غیره من الشهودِ؛fd».(۶)
ماه مبارک رمضان، کار روزه دار را بدان جا می کشاند که نفس او را تسبیح و خواب او را عبادت، و پاداش نماز و تلاوت قرآن او را دو چندان می کند و به شدت در روح و جان او اثر مثبت می گذارد و او را بسی متفاوت تر از ماه های دیگر، به سوی تعالی و کمال، رهنمون می دارد. شکی نیست که اثرگذاری یازده ماه دیگر بر انسان ها که در آنها، نه نفس انسان ها، تسبیح و نه خواب آنها، عبادات و نه پاداش نماز و قرائت قرآن، مضاعف است، با اثرگذاری ماه مبارک رمضان بر انسان های روزه دار که حتی امور طبیعی و اعمال مباح انسان، مانند نفس کشیدن و خواب را به تسبیح و عبادت تبدیل، و عبادت اندک او را انبوه و متراکم می کند، هیچ گاه یکسان نخواهد بود. به تعبیر زیبای مولوی:
خود که یابد این چنین بازار را
که به یک گل می خری گلزار را
دانه ای را صد درختان عوض
حبه ای را آمدت صدکان (۷) عوض (۸)
نیز به تعبیر حکیم نظامی گنجه ای:
سنگ بینداز و گهر میستان
خاک زمین میده و زر میستان
آنکه ترا توشه ره می دهد
از تو یکی خواهد و ده می دهد
بهتر از این مایه ستانیت نیست
سود کن آخر که زیانیت نیست (۹)
ماه رمضان، ماه عنان گیری نفس اماره و مهار غرایز است. شکی نیست که وقتی غرایز انسان مهار نشوند، می توانند یکی از عوامل اصلی تباهی و سقوط وی به شمار آیند. معمولاً آدم ها به دلیل جاذبه و قدرت غرایز، خود را از مقابله با آن ناتوان می بینند. به همین دلیل، امید چندانی به پیروزی خویش در مهار زیاده خواهی های غرایز نمی بندند. این در حالی است که ماه رمضان، عملاً به او می آموزد که مهار غرایز، کاری شدنی و عملی در خور طاقت و توانایی انسان هاست و بر اثر این یادآوری به آنها و وادار کردن آنان به تمرین عملی در این باره، آنها را از توان مندی بالایشان برای پیروزی در این کار، با خبر می سازد. انسانی که هیچ گاه در خود این توان را نمی دید که روزی را بدون صبحانه، ناهار و عصرانه به شب برساند، اکنون در این ماه، سی روز را بدون خوردن این سه وعده غذا می گذراند، بی آنکه آسیبی ببیند و دچار اختلالی شود. آنکه خود را ناتوان تر از آن می دید که سحرگاهان، از بستر گرم و نرم خویش دل بکند و ساعتی را در آن لحظه های ملکوتی بیدار بماند، در این ماه به آسانی بیدار می شود. چه بسا روزه داری به دلیل عادت به سیگار، خود را از ترک آن در طول روز ناتوان می دید، ولی اکنون، ساعت های طولانی بین سحر تا افطار را بدون سیگار، پشت سر می گذارد. بی گمان، کسی که در این یک ماه توانست غرایز خویش را در طول روز کنترل کند و حتی از کارهایی بپرهیزد که تا پش از ماه مبارک رمضان بر او حلال و مباح بود، پس از ماه رمضان و در ماه های دیگر نیز می تواند غرایزش را کنترل کند و آنها را زیر سلطه خویش درآورد. بنابراین، یکی از عوامل اثرگذاری ماه رمضان، فراهم آوردن زمینه برای تمرین عملی درباره مهار غرایز و آگاهی کردن انسان از توانایی های معنوی خویش، برای تعمیم و استمرار مهار غرایز در ماه های دیگر و باور به توان مندی خویش در دیگر ماه هاست.
یکی از برکت های ماه مبارک رمضان، توفیق سحرخیزی برای روزه داران است. معمولاً آدم ها سحرگاهان در خواب و استراحت به سر می برند و از فیض سحرخیزی و استفاده از ثمرههای بیداری در سحرگاهان محرومند، اما ماه رمضان، دریچه توفیق «سحرخیزی» را به روی روزه داران می گشاید و زمینه بهره بردن از فیض های فراوان سحرگاهان و بر پا داشتن عبادت پر فیض نماز شب را برای بیداران در این لحظه ها فراهم می آورد.
به تعبیر خواجه عبدالله انصاری: «عارفان را در شب، به گریه فرمایند، تا چون روی دل ایشان به قطرات ندامت شسته گردد، نظر کرامت یابند؛ یعنی گل چینند و خار نبینند، در نور نشینند و نار نبینند». (۱۰)
آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی در این باره می گوید:
آنچه در فضیلت نماز شب و سحرخیزی رسیده؛ بسیار است و گمان من آن است که اگر کسی در آن روایات فکر کند و به آنها ایمان داشته باشد، هر چند به کمترین درجات ایمان، و تنش نیز سالم باشد، لذت خواب نمی تواند او را از تهجد و شب زنده داری باز دارد و راضی نمی شود که خود را از این همه فضیلت محروم نموده، با زیان ها و خسارت هایی که نتیجه ترک نماز شب است بسازد. چگونه انسان بیدار دل و عاقل راضی می شود که با ترک نماز شب و خوابیدن در سحرگاهان، فضیلت های مهمی همانند «امام فرشتگان شدن»؛ «شرافت مناجات با پروردگار»؛ «لذت انس با خداوند» و «کرامت هم نشینی با او، را از دست بدهد. کسانی که از مقامات دین به جایی رسیده اند، همه آنها را شب خیزان بوده اند و از غیر آنها دیده نشده است. (۱۱)
باد گلبوی سحر، خوش می وزد، خیزای ندیم
بس که خواهد رفت بر بالای خاک ما نسیم
قلب زر اندوده نستانند در بازار حشر
خالصی باید که بیرون آید از آتش سلیم
راه نومیدی گرفتم رحمتم دل می دهد
کای گنه کاران هنوز امید عفو است از کریم
گرچه شیطان رجیم از راه انصافم ببرد
همچنان امید می دارم به رحمن و رحیم (۱۲)
الف) فضیلت سحرخیزی از نگاه آیات
قرآن کریم بارها پیامبر خویش، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را به سحرخیزی و نماز شب، فرا خوانده و بندگان سحرخیز را ستایش کرده است. برخی از این آیات عبارتند از:
-«وَ مِنَ اللیلِ فتَهَجد به نافِلهً لک عسی ان یبعثک ربک مقاماً محموداً؛ [ای رسول ما] پاسی از شب راه زنده بدار، تا برای تو [به منزله] نافله ای باشد؛ امید که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند». (اسراء: ۷۹)
-«کانوا قلیلاً من اللیلِ منا یهجعونَ، و بالأسحارِ هم یستغفرُونَ؛ [پرهیزکاران] از شب اندکی را می غنودند و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش می کردند». (ذاریات: ۱۷ و ۱۸)
– «المستغفرین بالاسحار؛ استغفار کنندگان در سحرگاهانند (آل عمران: ۷۷)
-«وَ عِبادُ الرحمنِ … الّذینَ یبیتونَ لِرَبَّهِم سُجداً و قیاماً؛ و بندگان [راستین] فدای رحمن … کسانی هستند که در حال سجده و قیام، شب را به روز می آورند.» (فرقان: ۶۳ و ۶۴)
ب) فضیلت های سحرخیزی از نگاه روایات
آنچه از روایات اهل بیت (علیهم السلام) درباره فضیلت ها و فایده های سحرخیزی و اقامه نماز شب آمده، از شماره بیرون است که در ادامه به سه نمونه از آنها اشاره می کنیم:
– در حدیث قدسی آمده است که : «دوستان خدا که خدا نیز دوستشان دارد؛ آنها که خدا مشتاق آنان و آنان نیز مشتاق خدایند و آنان که خداوند به آنها نظر می کند و آنان نیز به خداوند نظر می کنند، کسانی هستند که در تاریکی های شب برای خدا سجده می کنند و با او مناجات می نمایند و به نماز شب بر می خیزند». (۱۳)
یکی از دوستان امام صادق (علیه السلام) می گوید:
به آن حضرت عرض کردم: «در چه ساعتی، بنده خدا به خدا نزدیک تر است و خدا نیز به او نزدیک است؟ «فرمود: «در سحرگاهان؛ هنگامی که در آخر شب به پا می خیزد، در حالی که چشم های مردمان در خواب است، پس وضو می سازد، و به نماز می ایستد و رویش را به سوی خداوند می کند؛ و در نماز شب خویش. مقداری از آیات قرآن نیز می خواند؛ و چون نمازش را خواند، آوازدهنده ای از سمت راست عرش خداوند از کرانه آسمان، آواز می دهد، ای بنده ای که به نماز ایستادی و پروردگارت را می خوانی، همانا که احسان و هدیه الهی، از کرانه آسمان، بر سر تو افشانده می شود و فرشتگان گرداگرد تو را فرا می گیرند و خداوند، این گونه تو را مورد ندای خویش قرار می دهد که: ای بنده من! اگر می دانستی که با چه کسی به راز و نیاز پرداختی، هرگز روی از نماز بر نمی گردانیدی. (۱۴)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «نماز شب موجب رضای پروردگار و دوستی فرشتگان است و سنت پیامبران و نور معرفت و ریشه ایمان است و آسایش بدن هاست و ناخوشایند شیطان است و اسلحه مؤمن است و موجب پذیرش دعا و قبولی اعمال و برکت در روزی است». (۱۵)
گرفت دامن گل، شبنم از سحرخیزی
ز گرد خواب بشو دست و رو، تو هم برخیز
امید فتح و ظفر هست تا علم برجاست
فروغ صبح نخوابانده تا علم، برخیز
درین دو وقت، اجابت گشاده پیشانی است
دل شب ار نتوانی سپیده دم برخیز
ز گریه دل شب، روی شمع، نورانی است
تو نیز شب به دو چشم شرر فشان برخیز
به فکر دوست به بالین گذار سره «صائب»
چو آفتاب ز آغوش صبحدم برخیز (۱۶)
«مرگ اندیشی» یکی از آموزه های ماه مبارک رمضان است که در دعاهای ماه مبارک مطرح شده است بی گمان یاد مرگ، به منزله آموزگاری بزرگ برای انسان هاست. شکی نیست که مرگ اندیشی و یاد قبر – این فرجام گریزناپذیر همه انسان ها – عاملی مهم برای تعدیل حرص و زیاده خواهی ها و کمک بزرگی برای رهایی از دل بستگی ها نسبت به جهان گذرای مادی و جاذبه های آن است. یاد مرگ، هشداری درباره «پایان پذیری فرصت ها»؛ «رنگ باختن لذت ها» و «افول آرزوها» است که می تواند با یادآوری «پایان پذیری لذت ها» مانع از ورود حسرت های آزار دهنده به دل، به گاه ناکامی ها شود و با گوشزد کردن «گذرا بودن دنیا و سختی های آن»، سطح تحمل انسان در برابر مشکلات زندگی را بالا ببرد و او را از ناامیدی به هنگام رو آوردن مشکلات باز دارد. اسکات پک می نویسد:
«اگر با علم به اینکه مرگ، همیشه با ما همراه است و روی شانه ما حرکت می کند زندگی کنیم، هر چند باز هم از این رفیق همراه می ترسیم، اما همواره مشاور عاقل را همراه خود داریم و با کمک این مشاور، دائماً می دانیم که مدت زندگی و محبت ورزیدن به انسان ها محدود است، و لذا باید همیشه حداکثر استفاده را از این فرصت زندگی و زمانی که در اختیار داریم بکنیم، اما اگر نخواهیم به طور کامل با حضور دهشتناک مرگ رو به رو شویم، خود را از مشاوره او محروم کرده ایم و احتمالاً نمی توانیم به روشنی زندگی کنیم». (۱)
به جز مرگ در گوش جانت که خواند
که بگذر از این منزل کاروانی
به جز مرگ با جان عقلت که گوید
که تو میزبان نیستی، مهیمانی
به جز مرگ اندر حمایت، که گیرد
از این شوخ چشمان آخر زمانی
اگر مرگ نبود، که بازت رهاند
ز درس گرانان و درس گرانی
گر افسرده کرده است درس حروفت
تَفِ مرگ در جانت آرد روانی
تو بی مرگ هرگز نجاتی نیابی
ز ننگ لقب های اینی و آنی (۲)
سنایی در بیت آخر اشاره کرده است که مرگ، اثر گذارترین شیوه برای رهایی از ننگ شهرت طلبی و دوستی نام آور است؛ زیرا با مرگ، به زودی آدمی به فراموشخانه می رود و نام او از لب ها و یاد او از دل ها پاک می شود و در اندک زمانی، حتی آثار او نیز از سطح این جهان خاکی برچیده خواهد شد. امام سجاد (علیه السلام) در دعای ابوحمزه ثمالی، بارها از مرگ و جهان قبر یاد و از شرایط دشوار جهان قبر، به پیشگاه خدا شِکوه می کند. در بخشی از این دعا می خوانیم: «خدایا، چه کسی بدحال تر از من خواهد بود، اگر با چنین حالی به قبر منتقل شوم، در حالی که چیزی برای آن، تدارک ندیده، آن را با عمل صالح، فرش نکرده ام».
از فرازهایی از دعاهای ماه مبارک رمضان می آموزیم که به یاد دیگران باشیم و برای آنها دعا کنیم. دعا برای دیگران تمرینی است عملی برای ورزیدگی در خیرخواهی نسبت به دیگران و رهایی از دام بخل و درآمدن از حصار تنگ نظری و خودگرایی. دعا برای دیگران، هموار ساختن راه، برای دست یابی به یکی از مهم ترین اصول حقوق بشر؛ یعنی «آنچه از خوبی ها که برای خود خواستن، برای دیگران هم خواستن» است و موجب می شود این باور شکل بگیرد که «خوشبختی انسان، در گروی خوشبختی دیگران است.» بنابراین، پس برای تحقق چنین مدینه فاضله ای، باید قدم نخست را برداشت و نخستین ساز و کار را عملی کرد و آن چیزی نیست، جز دعا برای دیگران. در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) می خوانیم: «دعایی که بیشتر در معرض اجابت است و زودتر مستجاب می شود، دعا کردن برای برادران دینی در غیاب آنهاست.» (۳)
نمونه ای از دعا برای دیگران- که از ادعیه ماه مبارک رمضان می آموزیم- دعایی است که مستحب است، پس از هر نماز واجب در این ماه خوانده شود: و: «اللهم اغنِ کلَّ فقیرٍ؛ اللهم اشبع کلِّ جائعٍ؛ اللهم اکسُ کلَّ عریانٍ؛ اللهم اقضِ دینَ کلِّ مدین؛ اللهم فرَّج عن کلِّ مکروبٍ؛ اللهم فُکَّ کلَّ اسیر؛ اللهم اشفِ کُلَّ مریض؛ خدایا، همه فقیران را بی نیاز فرما! خدایا، تمامی گرسنگان را سیر کن! خدایا، همه برهنگان را بپوشان! خدایا، دین [بدهی] همه بدهکاران را ادا فرما! خدایا، هر گرفتاری را شاد کن! خدایا، همه اسیران را آزاد کن! خدایا، تمامی بیماران را شفا بخش».
از یاد نبریم که حکمت اصلی سفارش اسلام به «دعا برای دیگران»، باید دغدغه ذهنی نسبت به انسان ها و شکل دهی احساس مسئولیت درباره دیگران و در پی آن، اقدام عملی برای اجابت این دعاها از سوی خود دعا کننده جست و جو کرد.
اسماء همسر جعفر طیار نقل می کند: «در لحظه های پایانی زندگانی حضرت زهرا (سلام الله علیها) متوجه آن بانوی بزرگ جهان هستی بودم. نخست غسل کرد و لباس ها را عوض کرد و در خانه مشغول راز و نیاز شد. جلو رفتم. ایشان را دیدم که رو به قبله نشسته و دست ها را به سوی آسمان برآورده و این گونه برای دیگران دعا می کند: «ای پروردگار بزرگ، به حق پیامبرانی که آن را برگزیده ای و به گریه های فرزندانم در فراق من، از تو می خواهم که از گناه کاران شیعیان من و شیعیان فرزندان من درگذری.» (۴)
به باور علمای اخلاق، یکی از بهترین شیوه ها برای زدودن حسادت و کینه از دل، دعای خیر برای کسی است که شخص نسبت به او کینه ای در دل دارد یا حسادت می ورزد. در اثر دعا برای او به تدریج این زنگارها از دل زدوده خواهد شد و به زودی، شخص قلب خیرخواهی نسبت به او پیدا خواهد کرد.
یکی از درس هایی که آموزه های ماه مبارک رمضان به ما یاد می دهد، همسایه داری و توجه به همسایگان است. چنان که می دانیم، در زندگی اجتماعی، از هم جواری با همسایه، گریزی نیست و صرف هم جواری نیز حقوقی دو سویه ایجاد خواهد کرد. در حقیقت، توصیه های فراوان اسلام به حُسن هم جواری و رعایت حقوق همسایه، افزون بر آنکه به شکل دهی رفتار درست با همسایه می انجامد، در گوارا شدن زندگی اجتماعی نیز اثرگذار است؛ زیرا رفتار درست و اخلاقی با همسایه – در عین حال که به دلیل «فعلی اخلاقی بودن»، سبب تعالی روحی ماست – به علت جلب رضایت همسایه، رفتار درست و صمیمی او با ما را نیز در پی دارد و همین مسئله، سبب گوارا شدن زندگی در کنار این همسایگان خواهد شد. از این رهگذر، همسایه داری و اکرام همسایه و چشم پوشی از لغزش های احتمالی او، مایه ثمره های دنیایی و موجب پاداش های معنوی برای ما می شود. کاتسینگر می نویسد:
مسیح (علیه السلام) می فرمود: «دوست داشتن خدا با همگی وجودمان، اولین و بزرگ ترین فرمان اوست؛ چه تنها چیزی است که به فرمان دوم او، یعنی اینکه ما همسایه مان را مثل خود دوست بداریم، معنا و ارزش می دهد.» احسان در حقیقت خود، این است که خدا را بیش از خودمان و همسایه مان را به قدر خودمان دوست بداریم.» (۵)
از جمله دعاهایی که به ما درس همسایه داری و دوستی با همسایگان را می آموزد، دعایی است که امام سجاد (علیه السلام) آن گاه که ماه مبارک رمضان فرا می رسید، می خواندند. آن دعا این است:
«اللهمَّ وفقنا فیه ان نتعاهَدَ جیرانا بالافضالِ و العطیَّهِ؛ خدایا ما را موفق بدار که در این ماه، با فضل و عطا بخشی، با همسایگانمان رابطه دوستی برقرار کنیم». (۶)
حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «خدا را خدا را درباره همسایگانتان که آنان سفارش شده پیامبر شمایند. آن حضرت، پیوسته درباره همسایگان سفارش می کرد، چندان که گمان بردیم، آنها را ارث بر، قرار خواهد داد». (۷)
از یاد نبریم چه بسا برای آدمی، حوادث و مشکلاتی پیش می آید و نیازمند کمک دیگران می شود که در چنین احوالی، همسایگان، بیش از دیگران و پیش از دیگران می توانند به کمک او بشتابند. بدیهی است این فریاد رسی به هنگام همسایگان، در گروی رفتار نیک و شایسته با آنها در روزهای هم جواری با آنهاست. در حقیقت، ضرب المثل معروف «همسایه از همسایه ارث می برد»، افزون بر آنکه همسایه ها را مدیون همدیگر و وام دار یکدیگر معرفی می کند، آنها را در حلقه بستگان و فامیل ها قرار می دهد و آنان را به منزله یکی از اعضای فامیل انسان، به ما میشناساند.
یکی از ناهنجاری های بزرگ اخلاقی، رفتار نفاق آلود و دورویی در برخورد با دیگران است. نفاق به بازی گرفتن احساسات پاک مردم و تمسخر عملی آنان است. نفاق، نشانه زبونی و ترس انسان دورو است و از چند پارگی شخصیت انسان و تضاد روحی او حکایت می کند. به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری: «اساساً نفاق یعنی دورویی؛ و اختلاف و تضاد ظاهر با باطن، به این معنی که ظاهر موافق و باطن مخالف، و به اعتباری، ظاهر مسلمان و باطن کافر و به اعتباری، خوش ظاهر و بد باطن و به اعتباری دو چهره و دودوزه باز. نفاق از مقوله دروغ است». (۸)
«منافقان و اهل باطل، نورشان نور موقت است و به زودی آن را از دست خواهند داد و پیرامونشان تاریک خواهد شد. و این نورها دو گونه است: یکی نورهایی که خودشان به دست خود و با تدبیر خود به وجود می آورند و مدتی هم گرد آن هستند (یعنی نور نقشه ها)، و دیگری نوری که در خلقت، نه برای آنها که برای هدف دیگری به وجود می آید، و اینها از جریان هایی که خود به وجود نیاورده اند می خواهند، استفاده کنند». (۹)
در اعمال سحرهای ماه مبارک رمضان می خوانیم: «اللهم طهِّر قلبیِ مَن النفاق؛ خدایا قلب مرا از نفاق و دورویی پاکیزه بدار».
در دعای ابوحمزه ثمالی از خداوند می خواهیم: «و ابرِء قلبی من النفاق؛ و قلب مرا از نفاق، دور بدار».
نکته ای که درباره منافق در خور توجه است، روان شناسی اوست. بر اساس روایتی از حضرت علی (علیه السلام)، نفاق از زبونی و خواری شخص خبر می دهد. چنانکه آن حضرت در این باره می فرماید: «نفاق المرءِ ذلَّهٌ؛ دورویی شخص، خواری و زبونی است». (۱۰)
کمال الدین میثم بحرانی در شرح این حدیث شریف می نویسد:
«از آنجا که شخص منافق و دورو، از باوری به باور دیگر خارج می شود و وارد حالتی می گردد که ورود در آن، روا نیست، خود دلیل بر آن است که نفس او در برابر چیزهای خیالی که بر آن وارد می شود و پاسخ دادن به وسوسه های شیطان، شکست خورده است. بلکه او در برابر هر چه از این امور که برنفس او وارد می شود، مقهور است. پس سبب می شود که در اعتقادات مخالف هم تردید کند، و در نتیجه یک بار از این عقیده و بار دیگر از عقیده دیگری پیروی کند و این است معنای خواری و پستی و زبونی». (۱۱)
شهید مطهری نیز در روان شناسی انسان منافق، از شخصیت «تصنعی» و ساختگی او یاد می کند و در این باره می گوید: «نفاق و تدلیس و دورویی و تظاهر، همه از مقوله تصنع و شخصیت ساختگی داشتن است، که انسان شخصیت واقعی یعنی هدف های خود، منویات خود احساسات و عواطف خود را بر خلاف آنچه هست ارائه میدهد». (۱۲)
بنابراین، ماه مبارک رمضان با ادعیه شفابخشش به ما می آموزد که چگونه با روی آوردن به یک رنگی به شخصیت خود اصالت ببخشیم و خود را از در آویختن به دامان شخصیت ساختگی که بر شن زار نفاق و دورویی بنا می شود، ایمن بداریم.
در دعایی از ماه مبارک رمضان که مستحب است پس از هر نماز واجب خوانده شود، می خوانیم: «اللهُّمَ اصلح کلَّ فاسدٍ من امور المسلمین؛ خدایا هر امر فاسدی از امور مسلمین را اصلاح فرما».
آموزهای که این دعا برای ما دارد، ناخرسندی از وجود فساد در جامعه اسلامی و درخواست رفع هر فسادی از اجتماع مسلمانان، از خداوند است. قرآن کریم به دو مصداق از فساد اشاره می کند که «کفرورزی» و مانع تراشی بر سر راه بندگانی که راه خدا را می پیمایند» است کیفر مفسدان را عذاب متراکم اعلان فرموده، در این باره می فرماید: «الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله زدناهم عذاباً فوق العذاب بما کانو یفسدونَ؛ کسانی که کفر ورزیدند و [خلق] را از راه خدا باز داشتند، به سبب فسادی که می کنند، عذاب بر عذابشان بیفزاییم». (نحل: ۸۸)
نکته مهم درباره آموزه ماه مبارک رمضان در زمینه مبارزه با فساد، این است که فساد، مانع اصلی بر سر راه فضیلتها و پاکی هاست و همانند علف هرز که چون در مزرعه ای بروید یا محصول آن را به باد فنا می دهد یا حجم آن را به کمترین اندازه می رساند، رواج فساد نیز پاکی ها و فضیلت ها را به باد فنا می دهد و مانع از رویش و شکوفایی آنها می شود.
بر اساس این آموزه از ادعیه ماه مبارک رمضان، از اولویت های کارهای فرهنگی، فساد ستیزی و مبارزه با فساد است؛ زیرا نخست باید سرزمین جامعه اسلامی را از علف های هرز ناپاکی ها و فساد پیراست و آن گاه بذر پاکی ها را در آن افکند و به ثمره آن امیدوار بود.
مولوی، در داستانی زیبا در مثنوی می گوید: مردی انبار گندم داشت و چون هر روز به آن نگاه می کرد، می دید مرتب، از آن کاسته می شود. او از این امر شگفت زده شد. می دید با آنکه روزانه، بر گندم خویش می افزاید، نه تنها افزایش پیدا نمی کند، که همواره رو به کاهش می رود. تا آنکه روزی ماجرا را با شخصی با تجربه کار آزموده در میان می گذارد و آن شخص، دلیل کاهش گندم را وجود موش دزد در انبار او اعلام می داند و به او چنین توصیه می کند:
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگه اندر جمع گندم کوش کن (۱۳)
آن گاه مولوی در این باره چنین نتیجه می گیرد:
ما در این انبار گندم می کنیم
گندم جمع آمده گم می کنیم
می نیندیشیم آخر ما به هوش
کاین خلل در گندم ست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زده ست
ز آفتش انبار ما ویران شده ست
اول ای جان دفع شرّ موش کن
وانگه اندر جمع گندم کوش کن (۱۳)
انتظار ظهور، از خوش بینی به آینده، امید، کمال طلبی و ستم ستیزی منتظر خبر می دهد و پویا و بلند همتی او را به تصویر می کشد. کسی که در سر، سودای «تغییر وضع موجود به وضع مطلوب» را دارد، هیچ گاه از تباهی استعدادهای مادی و معنوی انسان ها در عصر غیبت، خرسند نیست و تعبیر رؤیاهای خویش را تنها در عصر ظهور و روزگاران دولت کریم جست وجو می کند.
«یکی از فقرات دعای افتتاح که بر آن بسیار تأکید شده، درباره اظهار علاقه نسبت به دولت اسلامی است که در پرتو ظهور حضرت ولیّ عصر (عج) برقرار خواهد شد. در ضمن جملات این فقره از دعا، هدف حکومت اسلامی و وظیفه ما نسبت به آن نیز بیان شده است. خوش بختانه همه ما مشمول این نعمت بزرگی الهی هستیم که معرفت حضرت ولی عصر (عج) و انتظار ظهور او به ما ارزانی گردیده است. اعتقاد به ظهور حضرت مهدی (عج) از معتقدات مشترک بین تمام فرقه های اسلام، اعم از شیعه و سنی است. حتی در غیر مسلمان ها نیز به نوعی مسئله انتظار فرج و ظهور مصلح، مطرح است. (۱۴) البته ما در مقام منتظر باید از هر نظر خود را بسازیم؛ از هواهای نفسانی دوری گزینیم و خود را آماده پذیرش او و انقلاب و قیام ایشان کنیم. بر این اساس، انتظار زمانی ارزشمند است که واقعاً به امام عصر (عج) علاقه مند باشیم و خواستار ظهور آن حضرت باشیم تا اسلام و مسلمانان را عزت ببخشد و احکام الهی را زنده کند و از اینکه احکام خدا در سراسر جهان، معطل مانده است، ناراحت باشیم. (۱۵)
بازتاب آرزوی تحقق دولت کریمه و درس انتظار، این گونه در دعای افتتاح، بازتاب یافته است:
اللهم انا نرغبُ الیک فی دولهٍ کریمهٍ، تعِزُّ بها الاسلام و اهَلَهُ، و تذلُّ بها النفاق و اهله، و تجعلنا فیها من الدعاهِ الی طاعتِکَ، و القادهِ الی سبیلکَ، و ترزقنا بها کرامَهَ الدنیا و الاخرهِ.
خدایا ما به تو درباره تحقق دولت کریمه ای اشتیاق داریم که با آن، اسلام و اهلش را عزت بخشی و نفاق و اهل آن را خواری بخشی؛ و ما را در آیات دولت کریم از دعوت کنندگان به طاعتت و از پیشوایان راهت قرار دهی؛ و به ما در آن دولت، کرامت دنیا و آخرت روزی فرمایی.
هر که بهر تو انتظار کند
بخت و اقبال را شکار کند
بهر باران چون کشت منتظر است
سینه را سبز و لاله زار کند
بهر خورشید کان چو منتظر است
سنگ را لعل آبدار کند
آهنی کانتظار، صیقل کرد
روی را صاف و بی غبار کند
انتظار نثار بحر کرم
سینه را دُرج دُر، چو نار کند
بی کنار است فضل منتظرش
رانده را لایق کنار کند
تا قیامت تمام هم نشود
شرح آن کانتظار یار کند (۱۶)
نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه شهرکرد: ما هرچه به انتخابات ۱۴۰۰ نزدیکتر میشویم منتظر فرافکن... ادامه متن
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به دفتر نماینده ولی فقیه در استان چهارمحالوبختیاری و امام جمعه شهرکرد می باشد.